«وقتی به حجاب اجباری اعتراض کردم، خانواده من رو تحت فشار گذاشته بودن که اعلام کنند من بیمار روانی هستم حتی من را پزشک قانونی هم بردند. یکی از اعضای خانواده من به ملاقات من امد و جریان را با من در میان گذاشت . انقدر تحت فشار بود که همش گریه میکرد میگفت اینجوری زندان نمیری. من با بغض نگاهش کردم گفتم میخوای بگی من دیونم؟ من روانیم؟ چجوری دلتون میاد با من اینکار رو کنین !؟ بعد جفتمون زدیم زیر گریه ! من قبول نکردم و ازش خواهش کردم اینکار رو نکنن.
خانواده من این کار را نکردند. اما خیلی از خانواده هایی که تحت فشار هستند،این کار را انجام میدن چون فکر میکنن این بهترین کار برای عزیزشان است. این روش جمهوری اسلامی است که بگوید ما سلامت روانی نداریم و به خاطر مشکلات روحی کنش زنان را زیر سوال ببرد.»
#دختر_علوم_تحقیقات
#دختران_خیابان_انقلاب
#انقلاب_ژینا
#زن_زندگی_آزادی
#نه_به_حجاب_اجباری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر